جنگ با غولهای آسیا

وزارت خارجه هند این اقدام تنبیهی را «ناعادلانه، غیرقابل توجیه و غیرمنطقی» خوانده و تاکید کرده است که «هند برای حفاظت از منافع ملی خود از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد.» بااینحال، از منظر حقوقی و فنی، قطع وابستگی به نفت روسیه ناممکن نیست. پیش از جنگ اوکراین، سهم روسیه از سبد واردات نفت هند تنها یکدرصد بود. هنگامی که اروپا به تلافی تهاجم تمامعیار روسیه، خرید نفت از این کشور را تحریم کرد، هند نیز همچون چین، از این فرصت طلایی بهره برد تا نفت خام مسکو را با تخفیفی چنددلاری به ازای هر بشکه خریداری کند. طبق برآورد موسسه رتبهبندی هندی ICRA، این چرخش استراتژیک طی دو سال، ۱۳میلیارد دلار صرفهجویی برای شرکتهای هندی به ارمغان آورد.
در ظاهر، این وضعیت به نفع همگان بود و رضایت نسبی طرفها را در پی داشت. دولت بایدن، که شرکتهای آمریکایی را از واردات عمده انرژی روسیه منع کرده بود، نگران بود که تحریمی بیش از اندازه موفق، بازارهای جهانی نفت را با شوک قیمتی مواجه کند. تغییر مسیر نفت خام روسیه ثبات نسبی بازارها را حفظ کرد، اروپا توانست سوختهای پالایششده در هند را بخرد و شرکتهای هندی نیز در این میان به سودهای کلانی دست یافتند. اکنون ترامپ این راهکار زیرکانه را به سلاحی در جنگ تجاری خود بدل کرده است. او روز چهارشنبه با امضای فرمانی اجرایی، مالیات ۲۵درصدی مازاد بر واردات کالاهای هندی وضع کرد؛ با این استدلال که هند از «کشتار مردم توسط ماشین جنگی روسیه» منتفع شده است. زمانی که این جریمه در ۲۷ اوت مصادف با ۵شهریور اجرایی شود، تعرفههای سنگین فعلی را دوچندان کرده و عملا برنامههای تجاری هر شرکتی را که در روابط تجاری هند و آمریکا ذینفع است، از هم خواهد پاشید.
از منظر قانونی، دولت هند به رهبری نارندرا مودی، برای تحمیل شرایط جدید به شرکتهای خصوصی خریدار و پالایشگر نفت، کار چندان دشواری در پیش نخواهد داشت. اما از دیدگاه سیاسی، ماجرا کاملا متفاوت است. هند کشوری با حاکمیت مستقل و دموکراتیک است. مودی اگرچه تصویری سرسخت از خود به نمایش گذاشته، اما برای پیروزی در انتخابات همچنان به رای مردم متکی است و نمیتواند وجهه خود را با بازی در نقش مهرهای برای ترامپ خدشهدار کند. فارغ از ملاحظات سیاسی، بازآرایی زنجیره عظیم تامین دریایی که سالانه دهها میلیارد دلار نفت را راهی بنادر هند میکند، کار سادهای نیست. اما با صرف زمان کافی و پذیرش هزینههای آن، این هدف دستیافتنی است. واردات نفت هند از روسیه که در آغاز جنگ در فوریه ۲۰۲۲کمتر از یکدرصد بود، تا مه ۲۰۲۳ به حدود دومیلیون بشکه در روز جهش کرد و از آن زمان در همین سطح باقی مانده که بیش از یکسوم کل واردات نفت این کشور را شامل میشود. به احتمال زیاد، معکوس کردن این روند و بازگشت پالایشگاههای هند به تامینکنندگان اصلی پیشین خود در عربستان و عراق نیز به همین اندازه زمان خواهد برد؛ سرعتی که شاید برای جلب رضایت ترامپ کافی نباشد.
برخی از کارشناسان کهنهکار صنعت پالایش گلایه دارند که این تغییر دردسرساز خواهد بود، زیرا گرید نفت روسیه به فرآیندهای خاصی نیاز دارد و پالایشگاهها باید تاسیسات خود را برای دریافت مجدد گریدهای خاورمیانه بازتنظیم کنند. اما به گفته دوتاتریا داس، تحلیلگر اندیشکده جهانی انرژی Ember و مقام سابق شرکت ملی نفت و گاز هند، این گلایهها دیگر محلی از اعراب ندارند. داس توضیح میدهد: «ما به سطحی از فناوری دست یافتهایم که این موضوع دیگر یک محدودیت جدی نیست. پالایشگاههای مدرن، نظیر تاسیسات شرکتهای ریلاینس اینداستریز و نایارا انرژی در ایالت گجرات، با گریدهای مختلف نفت خام سازگارند و میتوانند تقریبا در لحظه ورودی خود را تغییر جهت دهند.» پالایشگاه ریلاینس، در زمره پیشرفتهترین و بزرگترین پالایشگاههای جهان قرار دارد.
البته موانع جدیتری نیز وجود دارند که میتوان بر آنها فائق آمد. خریداران هندی میتوانند با استناد به «فورس ماژور» (شرایط قهری) و دستاویز قرار دادن جنگ تجاری ترامپ، قراردادهای خود با شرکتهای حملونقل و تامینکنندگان روسی را فسخ کنند. بااینحال، تامین قراردادهای جدید با توجه به مقیاس عظیم این جریان، دشوارتر خواهد بود. هند، این اقتصاد روبهرشد، روزانه حدود ۵میلیون بشکه نفت میبلعد و از این حیث تنها پس از چین و آمریکا قرار دارد. با این وجود، خریداران شرکتهایی چون ریلاینس و نایارا انرژی (که ۴۹درصد سهامش در اختیار روسنفت روسیه است) احتمالا خواهند توانست ظرف یک سال، منابع غیرروسی کافی را جایگزین کنند. اما در آن صورت، باید با سودهای افسانهای دوران جنگ وداع کنند.
بخش اعظم نفت خامی که هند از سال ۲۰۲۲ از روسیه وارد کرده، به مصرف داخلی رسیده است؛ سوختی برای موتورسیکلتها، خودروها، کامیونها و هواپیماهایی که با رشد اقتصادی کشور، بیش از پیش در جادهها و آسمان هند تردد میکنند. بخشی دیگر نیز صرف تولید برق در ژنراتورها، آسفالت و محصولات پلاستیکی میشود. با این همه، مصرفکنندگان هندی تقریبا هیچ سودی از این تخفیفها نبردهاند. قیمت سوخت در جایگاهها، که به روپیه بر لیتر محاسبه میشود، از زمان همهگیری کرونا مسیری تدریجی اما صعودی داشته است. دولت هند با کنترل دقیق قیمتها و تنظیم مالیات و عوارض، عمدتا در پی مهار نوسانات بوده است. اینکه شرکتهای هندی برای خرید نفت روسیه هزینه کمتری نسبت به دیگر کشورها میپردازند، برای دولت دهلینو یک مزیت راهبردی بوده است؛ این امر هم به حفظ ارزش پول ملی کمک کرده و هم باعث شده است که سودآوری غول صنعتی مانند ریلاینس سر به فلک کشیده شود. بااینحال، فایده کلی آن برای اقتصاد ۴تریلیوندلاری هند نسبتا اندک بوده است. اکنون، تعرفههای ترامپ این رشد اقتصادی را بهشدت تهدید میکند و میتواند در چشمبرهمزدنی، ضربهای بهمراتب سنگینتر بر پیکره این اقتصاد وارد کند.
تراز پنهان خدمات در سایه کسری تجاری کالا
درحالیکه مناقشه بر سر نفت روسیه در جریان است، ترامپ آماده میشود تا از چند روز آینده تعرفههای ۵۰درصدی بر کالاهای هندی وضع کند؛ تعرفههایی که تهدیدی برای نابودی کسبوکارهایی است که به صادرات محصولات الکترونیکی، جواهرات، غذاهای دریایی و فرش وابستهاند. آنچه در این هیاهو نادیده گرفته شده، ارزش عظیمی است که هر دو کشور از بخش «خدمات» در تجارت دوجانبه خود کسب میکنند؛ تجارتی که حجم کلی آن در سال گذشته از ۲۰۰میلیارد دلار فراتر رفت. تمرکز ترامپ بر کسری تجاری ۴۶میلیارددلاری آمریکا در بخش کالا با هند در سال ۲۰۲۴ است. اما در همین دوره، شرکتهای هندی و آمریکایی در حوزه خدمات، مبادلاتی به ارزش ۸۴میلیارد دلار و تقریبا به میزانی برابر داشتهاند و تراز تجاری این بخش برای سالها متعادل بوده است.
یک دلیل بزرگ برای این توازن این است که دوسوم از ۵۰۰ شرکت برتر فهرست فورچون از «متا» و «مایکروسافت» گرفته تا «والمارت» و «لُو’ز»، اکنون به دفاتر برونمرزی خود در سراسر هند متکی هستند. در شهرهای بزرگی چون بنگالورو و حیدرآباد، غولهای مالی مانند «گلدمن ساکس» با هزاران کارمند، عملیات جهانی خود را مدیریت میکنند. حقوق سالانه پرداختی این شرکتها به کارمندان هندی، بسیار بیشتر از کسری تجاری مورد نظر ترامپ است؛ پولی که هم به رشد اقتصاد هند کمک کرده و هم سودآوری شرکتهای مادر آمریکایی را تضمین میکند. ذاتا، خدمات کمتر از کالاها ملموس هستند. اگر در دوره اول ترامپ، دعوا بر سر موتورسیکلتهای هارلی-دیویدسون بود، امروز ستون اصلی روابط بر پایههای ناملموس استوار است. هند بیشترین تعداد دانشجوی خارجی را به آمریکا میفرستد و هر دلار شهریه، بلیت هواپیما یا هزینه درمانی آنها، صادرات خدمات از آمریکا به هند محسوب میشود.
آمیتندو پالیت، مقام سابق تجاری هند، این مدل را «منحصربهفرد» میخواند و میگوید نیروی کار هند قادر به مدیریت وظایف پیچیده شرکتی است که سودآوری شرکتهای آمریکایی را تقویت میکند. این خدمات دیگر محدود به مراکز تماس نیست؛ اکنون کارمندان هندی در حال انجام کارهای پیشرفته در آزمایشگاههای تحقیقاتی، مهندسی میادین نفتی و طراحی استراتژیهای حقوقی هستند. این در حالی است که تلاشهای هند در قالب برنامه «در هند بسازید» نتوانسته سهم تولید را در اقتصاد ملی افزایش دهد و این بخش خدمات است که موتور رشد کشور باقی مانده است.
در نتیجه، زورآزمایی که نارندرا مودی با ترامپ در آن قفل شده، پیامدهای عظیمی برای هر دو کشور دارد. وادار کردن واردکنندگان آمریکایی به پرداخت تعرفه ۵۰ درصدی بر کالاهای هندی، معیشت میلیونها کارگر هندی را تهدید میکند. از سوی دیگر، هرچند ترامپ علنا تهدید نکرده که جلوی فعالیت دفاتر شرکتهای آمریکایی در هند را خواهد گرفت، اما به گفته نمایندگان صنعتی، شرکتهای آمریکایی نگرانند که تنشها میان دو دولت، میلیاردها دلار سرمایهگذاری آنها را در بخش خدمات هند به خطر اندازد؛ ریسکی که میتواند به موتور سودآوری آنها و ستون فقرات اقتصاد مدرن هند، آسیبی جبرانناپذیر وارد کند.
* تحلیلگر نیویورکتایمز