عبور از ممیزمحوری

 ایران نیز طی سال‌های اخیر با یک تحول بنیادین در نظام مالیاتی روبه‌رو شده است که مهم‌ترین نمود آن، گذار از حسابرسی سنتی و ممیزمحور به سمت حسابرسی سیستمی است. بر اساس گزارش‌های رسمی، در سال ۱۴۰۲ بیش از ۹۵ درصد مؤدیان مالیاتی، مالیات خود را به‌صورت سیستمی پرداخت کرده‌اند؛ آماری که نشان‌دهنده موفقیت نسبی دولت در استقرار زیرساخت‌های دیجیتال و حرکت به‌سوی یک نظام مالیاتی هوشمند است.اما سوالی که در این میان مطرح می‌گردد این است که چرا این تحول اهمیت دارد و چه مزایایی برای مردم، دولت و اقتصاد به همراه دارد؟

پایان سلیقه‌محوری

یکی از انتقادات جدی به نظام سنتی مالیات‌ستانی در ایران، وابستگی بیش از حد به تشخیص شخصی ممیزان مالیاتی بود. در چنین ساختاری، امکان اعمال سلیقه، برداشت‌های متفاوت از قوانین، یا حتی بروز فساد فراهم بود. مؤدیان نه‌تنها اطمینانی به صحت محاسبات نداشتند، بلکه اغلب درگیر فرآیندهای طولانی اعتراض و دادرسی می‌شدند.

حسابرسی سیستمی، این معضل را با استانداردسازی، خودکارسازی و استفاده از داده‌های دقیق حل می‌کند. در این سیستم، مالیات براساس اطلاعات واقعی ثبت‌شده در سامانه‌های مختلف، نظیر سامانه مؤدیان، پایگاه اطلاعات معاملات و صورت‌حساب‌های الکترونیکی محاسبه می‌شود. در نتیجه، شفافیت بالا می‌رود و احتمال تبعیض یا خطای انسانی کاهش می‌یابد.

کاهش فرار مالیاتی

یکی از دلایل اصلی حرکت به‌سوی حسابرسی سیستمی، افزایش قدرت شناسایی مؤدیان واقعی و کاهش فرار مالیاتی است. تا پیش از این، افراد یا بنگاه‌هایی که در معرض حسابرسی نبودند، می‌توانستند بدون نگرانی از پیگیری، درآمدهای خود را پنهان کنند. اما با اتصال کسب‌وکارها به سامانه مؤدیان و ثبت تراکنش‌ها به‌صورت لحظه‌ای، امکان فرار مالیاتی به شدت کاهش یافته است.

همین تحول، در کنار تلاش‌های اصلاحی دیگر، موجب شده که سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه عمومی افزایش یابد؛ اتفاقی که در بلندمدت به کاهش اتکا به درآمدهای نفتی و پایداری مالی کشور منجر خواهد شد.

اطمینان بیشتر مؤدیان

در یک نظام سنتی، تجربه مالیاتی اغلب با استرس، بی‌اطمینانی و گاه نارضایتی همراه بود. اما در نظام سیستمی، محاسبات مالیاتی به‌صورت شفاف، قابل پیش‌بینی و مبتنی بر داده‌های ثبت‌شده توسط خود مؤدی انجام می‌شود. به این ترتیب، افراد و بنگاه‌ها از همان ابتدا می‌دانند که چه میزان باید مالیات پرداخت کنند و در چه چارچوبی عمل می‌کنند.

نتیجه این وضعیت، افزایش اعتماد به نظام مالیاتی و کاهش تنش بین مؤدی و سازمان امور مالیاتی است. وقتی مردم ببینند که با صداقت و شفافیت می‌توانند مالیات واقعی خود را پرداخت کنند، تمایل بیشتری به همکاری نشان می‌دهند.

پیش‌بینی‌پذیری برای دولت و مؤدیان

در حسابرسی سنتی، امکان پیش‌بینی درآمدهای مالیاتی به‌دلیل تغییرپذیری و اعمال نظرهای فردی بسیار پایین بود. اما در حسابرسی سیستمی، دولت می‌تواند با دقت بیشتری درآمدهای مالیاتی را پیش‌بینی کند، چراکه داده‌ها به‌صورت ساختاریافته و قابل تحلیل در دسترس هستند.از طرف دیگر، مؤدیان نیز می‌توانند بر اساس همان داده‌ها، برنامه‌ریزی مالی بهتری داشته باشند. کاهش اختلافات و شفافیت در محاسبه مالیات، موجب می‌شود که نظام مالیاتی از یک چالش به یک ابزار رشد اقتصادی تبدیل شود.

داده‌محوری به‌جای ممیزمحوری

تا همین سه سال پیش، ممیزان مالیاتی نقش اصلی در تشخیص مالیات را برعهده داشتند. اما اکنون با راه‌اندازی سامانه مؤدیان و بهره‌گیری از ابزارهای هوشمند، رویکرد ممیزمحور جای خود را به رویکرد داده‌محور داده است. به این ترتیب، به جای این‌که سرنوشت مالیاتی یک مؤدی در دستان یک فرد باشد، سیستم به‌طور خودکار و منصفانه تصمیم‌گیری می‌کند.این تحول، به‌ویژه برای فعالان اقتصادی کوچک و متوسط که پیش از این ممکن بود قربانی خطاهای انسانی شوند، یک تغییر بزرگ و مثبت محسوب می‌شود.

شفافیت؛ بنیان اعتماد عمومی

شفافیت، از جمله اصول کلیدی در حکمرانی خوب و مالیات‌ستانی است. با اجرای حسابرسی سیستمی، تمام مراحل محاسبه و پرداخت مالیات، بر بستر سامانه‌های دیجیتال انجام می‌شود. این شفافیت، احتمال فساد، تبعیض و روابط پشت‌پرده را به حداقل می‌رساند و راه را برای جلب اعتماد عمومی هموار می‌کند.مردم زمانی به پرداخت مالیات تمکین می‌کنند که بدانند سیستم منصفانه و قابل اعتماد است. حسابرسی سیستمی، در همین راستا، یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحقق عدالت مالیاتی در کشور است.

گامی به‌سوی عدالت و کارآمدی

تجربه کشورهای پیشرفته و همچنین دستاوردهای داخلی طی سال‌های اخیر نشان می‌دهد که حسابرسی سیستمی نه‌تنها امکان سوءاستفاده را کاهش می‌دهد، بلکه تعامل دولت با مردم را مبتنی بر اعتماد، شفافیت و انصاف می‌سازد.اگرچه مسیر اجرای کامل این سیستم با چالش‌هایی مانند آموزش نیروی انسانی، توسعه زیرساخت‌ها و رفع نواقص فنی همراه است، اما مزایای آن برای اقتصاد ملی، دولت و مردم بسیار فراتر از هزینه‌های اجرایی آن است.

امروز، گذار از نظام ممیزمحور به سمت نظام سیستمی، نه‌تنها یک انتخاب فنی، بلکه یک تصمیم راهبردی برای ساختن ایرانی کارآمد، عادلانه و شفاف در حوزه مالیات‌ستانی است.