بیولوژی تصمیم؛ اکونومی هیجان
رمزگشایی از تصمیمات سرمایهگذاران در هنگامه جنگ و صلح

انسانی که تصمیماتش نه بر روی اکسل، که در میدان نبرد بیوشیمیایی مغزش شکل میگیرد؛ بهویژه در شرایطی مانند جنگ و آتشبس که مغز ما به تنظیمات اولیه یک و چهار دهممیلیون سال قبلی خود بازمیگردد. در ادامه به این موضوع پرداخته میشود که چرا در زمانه جنگ، بازارها سقوط میکنند و با اولین زمزمه صلح، بهشکلی هیجانی اوج میگیرند.
مغز قرمز: کورتیزول و سرمایهگذار وحشتزده
جنگ، عدم قطعیت مطلق است و برای مغز انسان، عدم قطعیت معادل خطر است. در این شرایط، بخش منطقی مغز (قشر پیشپیشانی) به حاشیه رانده شده و کنترل به دست بخش هیجانی و باستانی مغز (آمیگدال) میافتد. با شروع جنگ و انتشار اخبار منفی، این سیستم با هورمون استرس، یعنی کورتیزول، لبریز میشود که سه تاثیر مستقیم بر رفتار سرمایهگذار دارد:
۱. افق زمانی کوتاهمدت: مغزِ تحت استرس، تنها به بقای لحظهای فکر میکند. تحلیل بلندمدت جای خود را به یک سوال میدهد: «چگونه همین الان از ضرر بیشتر جلوگیری کنم؟». این همان مکانیسم باستانی است که امروز سرمایهگذار را وادار به «فروش هیجانی» (Panic Selling) میکند.
۲. دید تونلی (Tunnel Vision): کورتیزول تمرکز را بر تهدید فوری محدود کرده و باعث ایجاد «دید تونلی» میشود. در این حالت، سرمایهگذار تحتتاثیر سوگیری در دسترس بودن (Availability Heuristic)، تنها اخبار منفی و نمودارهای قرمز را میبیند و ریسکها را بزرگتر از واقعیت ارزیابی میکند.
۳. رفتار تودهوار (Herd Behavior): این استراتژی بقای تکاملی، به رفتار تودهوار منجر میشود. با دیدن فروش دیگران، «نورونهای آینهای» مغز فعال شده و فرد را بدون توجه به ارزش ذاتی سهام، وادار به پیروی از جمع و فرار از بازار میکند.
در دوران جنگ، سرمایهگذار تحت سلطه یکی از قدرتمندترین سوگیریها، یعنی زیانگریزی (Loss Aversion)، قرار دارد. تحقیقات دنیل کانمن نشان داده که درد روانی ناشی از زیان، تقریبا دو برابر لذت کسب همان مقدار سود است. این عدم تقارن در زمان بحران به اوج رسیده و برای فرار از درد، منجر به فروشهای غیرمنطقی میشود.
اثر آتشبس: از ترس به طمع با شیفت به دوپامین
آتشبس، یک دوره ابهام است. در این دوره، تقابل میان سرمایهگذاران ریسکگریز و ریسکپذیر، نوسانات شدید بازار را رقم میزند. حال، با شایعه یا خبر یک آتشبس، سناریو معکوس میشود. سطح کورتیزول کاهش یافته و هورمون پاداش، یعنی دوپامین، جای آن را میگیرد. امید به پایان بحران و کسب سود از بازاری که به کف رسیده، سیستم پاداش مغز را تحریک میکند. این چرخش، رفتارهای جدیدی را شکل میدهد:
• جستوجوی هیجانی برای پاداش: سرمایهگذار از حالت حفظ پول به حالت جستوجوی هیجانی برای سود تغییر وضعیت میدهد. سهام ارزان پس از بحران، به عنوان یک پاداش کمیاب، جذابیت بالایی پیدا کرده و به خریدهای تهاجمی منجر میشود.
• سوگیری تایید (Confirmation Bias): در این فضا، سوگیری تایید حاکم میشود. سرمایهگذاران به دنبال اخباری میگردند که امید آنها را تقویت کند و شواهد منفی را نادیده میگیرند، که این خود میتواند به حبابهای قیمتی کوتاهمدت دامن بزند.
• اثر لنگر انداختن (Anchoring Effect): ذهن سرمایهگذاران روی قیمتهای پایین دوران جنگ «لنگر» میاندازد. وقتی سهامی که ۱۰۰۰تومان بوده به ۲۰۰تومان رسیده، خریدن آن در قیمت ۳۰۰تومان یک «معامله عالی» به نظر میرسد، حتی اگر ارزش ذاتی آن همچنان نامشخص باشد.
دورنمای آینده: مهندسی رفتار برای سرمایهگذار خردمند
آیا ما محکوم به تکرار این چرخههای هیجانی هستیم؟ از منظر یک مهندس رفتار، پاسخ منفی است. میتوان با یک «معماری انتخاب» هوشمندانه، رفتار مالی را به سمت خردمندی هدایت کرد.
۱. طراحی سیستم به جای اتکا به اراده: در شرایط استرسزا، به اراده و مغز خود اعتماد نکنید، مغز انسان به هیچ عنوان یک دوست و مشاور قابل اتکا و اطمینان نیست! بهخصوص در شرایط ناپایدار کنونی نه فقط ایران بلکه جهان. پس یک سیستم سرمایهگذاری مبتنی بر قوانین برای خود تعریف کنید (مثلا تعیین حد ضرر مشخص یا اجرای استراتژی خرید پلهای) و تحت هر شرایطی به آن پایبند بمانید. این کار، تصمیمگیری را از بخش هیجانی به بخش منطقی مغز منتقل میکند.
۲. ایجاد اصطکاک مثبت: از چک کردن مداوم بازار بپرهیزید. برای تصمیمات بزرگ مانند فروش بخش عمده سبد، املاک و داراییها یک «دوره انتظار»تعیین کنید. این اصطکاک مثبت به مغز منطقی شما فرصت مداخله و تحلیل میدهد. (در بعضی موارد حتی ۲۴ ساعت هم میتواند شما را از تصمیمات ناگهانی آمیگدال نجات دهد.)
۳. آگاهی از سوگیریها: آگاهی از وجود تلههایی مانند «رفتار تودهوار» و «زیانگریزی» اولین قدم برای مقابله با آنهاست. قبل از هر معامله بزرگ از خود بپرسید: آیا این تصمیم مبتنی بر تحلیل است یا صرفا هیجان و پیروی از رفتار جمعی؟ لازم نیست حتما یک متخصص نوروساینس یا مهندس رفتارهای اجتماعی باشید، صرفا آشنایی با اصول پایهای بخش زیادی از ضررها را جبران میکند!
۴. میدان جنگ و صلح، بزرگترین آزمایشگاه برای مطالعه اقتصاد رفتاری است و به ما یادآوری میکند که بازارها تبلور امیدها و ترسهای انسانی هستند. سرمایهگذار موفق در آینده، کسی است که قبل از تحلیل بازار، ذهن خود را تحلیل و مهندسی کرده باشد. درک این نکته که قدرتمندترین نیروی حاکم بر کیف پول شما، بیولوژی و روانشناسی خودتان است، مهمترین قدم برای موفقیت در آشوبناکترین شرایط اقتصادی است.
*تحلیلگر اقتصاد رفتاری